توانبخشی با تمرکز به بازتوانی فرد به افزایش کیفیت زندگی فرد می پردازد. در واقع توانبخشی از علوم پزشکی، علوم اعصاب، روانشناسی و علوم اجتماعی و… کمک می گیرد.
توانبخشی اصول ، اهداف، تیم ها و… خاصی دارد که در ادامه به بررسی تمام این موارد پرداخته ایم. همچنین هر یک از رشته ها را به صورت تخصصی در مقالات آنها شرح داده ایم. می توانید برای مطالعه هر کدام بر روی لینک مورد نظر کلیک کنید.
(شاید درنگاه اول برخی از این موارد شعارگونه به نظر می آیند. یعنی فکر میکنیم این موارد عملی نیست و فقط شعار است. درحالی که تک تک این موارد در بطن کار توانبخشی وجود دارد. وقتی مشکلات توانخواهان هر روز توسط درمانگران حس میشود، دیگر شعار نیست!)
توانبخشی (به انگلیسی: Rehabilitation) به مفهوم بازگردانیدن توانایی ها، حفظ شأن و منزلت فرد ناتوان و تعیین جایگاه قانونی و اجتماعی او می باشد. نام های دیگر توانبخشی نوتوانی، بازتوانسی، بازپروری و بازسازی نیز می توان یاد کرد.
دراقع توانبخشی به مجموعه تدابیر و اقدامات پیگیر و هماهنگ از خدمات پزشکی، پیراپزشکی، اقتصادی، اجتماعی و حرفه ای است. این مجموعه به قصد درمان و بهبود و همچنین ارتقاء سطح کارآیی افراد کم توان و ناتوان (معلول)، تا بالاترین حد ممکن، به منظور دستیابی آنان به یک زندگی مستقل در جامعه عرضه می گردد.
برای درک بهتر توانبخشی به تعاریف برخی اصطلاحات نیاز داریم. بر اساس تعاریفی که سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است:
توجه! همانطور که میدانیم بهتر است از واژه ی ناتوانی بجای معلولیت استفاده کنیم. اما به علت اینکه این کلمه در بین جامعه بیشتر جاافتاده است در برخی از متن مقاله از معلولیت برای انتقال ملموس تر معنی استفاده کرده ایم.
فلسفه توانبخشی براین اصل ساده و بسیار مهم استوار است که: “اگر دست نیست، پا هست. اگر قدرت حرکت نیست، زبان و تفکر هست. اگر حس بینایی نیست، حس شنوایی و لامسه هست. و بالاخره، اگر تندرستی نیست، امید به زندگی هست!”
میتوان گفت فلسفه توانبخشی یعنی امید بخشیدن و آماده کردن فرد ناتوان (معلول) به زندگی در جامعه از یکسو، و آماده سازی جامعه برای پذیرش وی به عنوان یک شهروند از سوی دیگر می باشد.
تصور کنیم هریک از ما ممکن است در اثر یک سانحه قدرت حرکت خود را از دست بدهیم. تمایل داریم چطور با ما برخورد شود؟ چه جایگاهی برای ما از طرف جامعه ایجاد شود؟ اگر نان آور خانواده باشیم تمایل داریم چه امکاناتی برای خود و خانواده ما مهیا گردد؟ این سوالاتی است که می تواند به درک بهتر افراد ناتوان کمک کند…
اهداف کلی توانبخشی شامل:
توانبخشی ویژگی های متعددی دارد. از این ویژگی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
فرایند مداری: توانبخشی به طور کلی فرایندی با ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی است که به طور پویا، مددجو را به زندگی فعال هدایت می کند.
اعاده توانایی ها: توانبخشی به واقع توانمندسازی مددجو در بدست آوردن مجدد آن چیزی است که به واسطه اختلال و یا صدمه از دست داده است.
اثربخشی: توانبخشی بر ارتقاء اثربخش بودن و یا دستیابی به نهایت سطح عملکرد مددجو تاکید دارد.
کاهش دادن ناتوانی و معلولیت: توانبخشی قادر است با تکیه بر خدماتی چون پیشگیری از بروز اختلالات و ناتوانی ها، رفع موانع فیزیکی محیط، برابرسازی فرصت ها، یکپارچه سازی اجتماعی، در راستای کاهش ناتوانی و معلولیت ها تلاش نماید.
توانمندسازی و تسهیل کنندگی: توانبخشی فرایندی انفعالی نیست! بلکه مددجو را فعال می سازد تا با بهره گیری از توان و منابع موجود، در رفع نیازهای زندگی خود بکوشد.
مددجو محوری: توانبخشی سبب ایجاد جوی می شود که مددجو را قادر می سازد تا توانایی های لازم را کسب کرده و استقلال خود را افزایش دهد.
حل مسئله: فرایند توانبخشی دارای این ویژگی است که قادر است مهارت های حل مشکل را افزایش داده و با ارتقاء دانش و آموزش به مددجو، او را در تصمیم گیری موثر یاری دهد.
جامع نگر بودن: مفهوم کلیت و جامع نگری بر تندرستی و رفاه کامل فرد در چارچوب هماهنگی و انسجام فکر، جسم، روح و روان با محیط اشاره دارد.
آموزشی بودن: توانبخشی درواقع یک فرایند آموزشی است و فرد مددجوی تحت توانبخشی باید در ایجاد محیط یادگیری، شناخت نیازها و تعیین اهداف توانبخشی، شناسایی منابع و در نهایت، ارزشیابی برنامه های توانبخشی فعالانه بکوشد.
تلفیق و یکپارچه سازی اجتماعی: توانبخشی می کوشد تا تمام افراد اعم از سالم یا معلول، بر اساس عدالت و تساوی از فرصت های یکسان بهره مند گردند.
کسب استقلال: یکی از خصوصیت های توانبخشی، دستیابی مددجو به استقلال، یعنی داشتن حق انتخاب چگونه زیستن بر اساس ظرفیت، ارزشها و تمایلات فردی است.
کیفیت زندگی: توانبخشی فرایند ارتقای کیفیت زندگی است. به لحاظ اینکه اهداف و انتظارات فرد به میزان زیادی تحت تاثیر وضعیت جسمی، روانی، میزان استقلال و روابط اجتماعی او است. در نتیجه توانبخشی در این زمینه می کوشد تا شرایط فرد را بهبود دهد.
توانبخشی یک نمونه کامل از کار گروهی است. تمام افراد تیم باهم فعالیت می کنند و هدف مشترک و واحدی را دنبال می نمایند. اما باید در نظر داشت که تمام اقدامات توانبخشی ممکن است در یک زمان واحد انجام نشود. بلکه به مقتضای حال بیمار، در موقعیت های مختلف زمانی انجام گیرد.
اساسا دو تیم اصلی در این تیم شرکت دارند:
کادر اختصاصی توانبخشی شامل: گفتاردرمانی، فیزیوتراپی، کاردرمانی، ارتز و پروتز، شنوایی شناس است. که در اینجا به رشته ارتوز و پروتز پرداخته می شود.
ارتز و پروتز رشته ای است که با کمک از علوم مهندسی و پزشکی به افراد دچار ناتوانی کمک می کند. برای افراد قطع عضو پروتز تجویز می شود. پروتز جایگزین عضو قطع شده می شود که به صورت اختصاصی برای فرد ساخته می شود.
برای اختلالات حرکتی از ارتز استفاده می شود. ارتز به موازات اندام قرار گرفته و متناسب با اختلال نقش حمایت کننده دارد. می توان گفت ارتز جزو وسایل کمکی هستند. به عنوان نمونه کفی طبی کفش یک نوع ارتز است.